شناسایی ریزمحیط استرومایی در سرطان سینه لوبولار

نوع فایل : word

تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش : 23

تعداد کلمات : 9300

مجله : cancers

انتشار : 2022

ترجمه متون داخل جداول : ترجمه شده است

درج جداول در فایل ترجمه : درج شده است

منابع داخل متن : به صورت فارسی درج شده است

کیفیت ترجمه : طلایی

:

تاریخ انتشار
15 فوریه 2022
دسته بندی
تعداد بازدیدها
1309 بازدید
39,000 تومان

عنوان فارسی مقاله:شناسایی ریزمحیط استرومایی در سرطان سینه لوبولار

 چکیده

  خلاصه ساده: سرطان سینه لوبولار مهاجم (ILC) تقریباً ۵ تا ۱۵ درصد از سرطان‌های سینه را تشکیل می‌دهد، و اگرچه نرخ پاسخ به درمان‌ها در ابتدا خوب است، تشخیص ILC با پیامدهای طولانی مدت نامطلوب همراه است. برای بهبود بقای بیمار، به درمان‌های بهتری، به‌ویژه برای این زیرشاخه سرطان سینه، مورد نیاز است. ریزمحیط تومور (TME) نقش مهمی در تعیین چگونگی پاسخ سرطان ها به درمان ایفا می کند، و در این مطالعه، تجزیه و تحلیل عمیقی از TME در ILC به دنبال میکرودیسکشن استرومای تومور با لیزر و تجزیه و تحلیل اولیه انجام دادیم. فیبروبلاست های مرتبط با سرطان (CAFs)، اکثر سلول های غیر بدخیم درون تومورها را تشکیل می دهند. این تغییرات در ژن‌های دخیل در تنظیم ماتریکس خارج سلولی و همچنین مسیرهای سیگنال دهی فاکتور رشد را شناسایی کرد که به طور متفاوتی در ILC تنظیم می‌شدند. تجزیه و تحلیل بیشتر مجموعه داده‌های سرطان پستان نشان داد که دو مورد از این ژن‌ها که یک متالوپروتئیناز ترشح شده (PAPPA) و یک مهارکننده متالوپروتئیناز (TIMP2) را کد می‌کنند، با نتایج بقا در ILC مرتبط بودند.

چکیده: کارسینوم لوبولار مهاجم (ILC) دومین زیرگروه هیستولوژیکی شایع سرطان پستان است و تعدادی ویژگی بالینی – پاتولوژیک متمایز از کارسینوم مجرای مهاجم رایج‌تر (IDC) را نشان می‌دهد. ما شروع به شناسایی تغییرات در ریزمحیط تومور (TME) ILC کردیم. برای جداسازی اپیتلیوم تومور از استروما در ۲۳ تومور اولیه ER+ ILC از میکرودیسکشن با لیزر استفاده کردیم. تجزیه و تحلیل بیان ژن ۴۵ ژن درگیر در تنظیم ماتریکس خارج سلولی (ECM) را شناسایی کرد که در استرومای غیر ایمنی ILC غنی شده بودند، اما نه در استرومای غیر ایمنی از ER+ IDC یا پستان طبیعی. از این تعداد، ۱۰ مورد در فیبروبلاست‌های مرتبط با سرطان (CAFs) بیان شدند و در ILC در مقایسه با IDC در مجموعه داده‌های بیان ژن انبوه افزایش یافتند، با PAPPA و TIMP2 با بقای بهتر در ILC اما نه IDC. PAPPA، ژنی که در سیگنال دهی IGF-1 نقش دارد، در مقایسه با محفظه اپیتلیال تومور در ILC، غنی‌ترین ژن را در استروما داشت. تجزیه و تحلیل ژن های مرتبط با PAPPA و IGF1 یک مسیر سیگنالینگ پاراکرین را شناسایی کرد و نشان داده شد که PAPP-A فعال از CAF های اولیه ترشح می شود. این اولین مطالعه ای است که تفاوت های مولکولی را در TME بین ILC و IDC نشان می دهد و تفاوت ها را در سازماندهی ماتریس و مسیرهای سیگنال دهی فاکتور رشد نشان می دهد(استرومایی در سرطان سینه لوبولار).

ادامه مطلب

راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

Title: Characterisation of the Stromal Microenvironment in Lobular Breast Cancer

Abstract

 Simple Summary: Invasive lobular breast cancer (ILC) accounts for approximately 5–15% of breast cancers, and although response rates to treatments are initially good, an ILC diagnosis is associated with adverse long-term outcomes; better treatments, specifically targeted to this sub-type of breast cancer, are required to improve patient survival. The tumor microenvironment (TME) plays an important role in determining how cancers respond to treatment, and in this study, we carried out an in-depth analysis of the TME in ILC following laser-capture microdissection of the tumor stroma, and analysis of primary cancer-associated fibroblasts (CAFs), which comprise the majority of non-malignant cells within tumors. This identified changes in genes involved in regulation of the extracellular matrix and also growth factor signaling pathways that were differentially regulated in ILC. Further analysis of breast cancer datasets showed that two of these genes which encode a secreted metalloproteinase (PAPPA) and a metalloproteinase inhibitor (TIMP2) were associated with survival outcomes in ILC. Abstract: Invasive lobular carcinoma (ILC) is the second most common histological subtype of breast cancer, and it exhibits a number of clinico-pathological characteristics distinct from the more common invasive ductal carcinoma (IDC). We set out to identify alterations in the tumor microenvironment (TME) of ILC. We used laser-capture microdissection to separate tumor epithelium from stroma in 23 ER+ ILC primary tumors. Gene expression analysis identified 45 genes involved in regulation of the extracellular matrix (ECM) that were enriched in the non-immune stroma of ILC, but not in non-immune stroma from ER+ IDC or normal breast. Of these, 10 were expressed in cancer-associated fibroblasts (CAFs) and were increased in ILC compared to IDC in bulk gene expression datasets, with PAPPA and TIMP2 being associated with better survival in ILC but not IDC. PAPPA, a gene involved in IGF-1 signaling, was the most enriched in the stroma compared to the tumor epithelial compartment in ILC. Analysis of PAPPA- and IGF1-associated genes identified a paracrine signaling pathway, and active PAPP-A was shown to be secreted from primary CAFs. This is the first study to demonstrate molecular differences in the TME between ILC and IDC identifying differences in matrix organization and growth factor signaling pathways.