مفهوم نسل کشی در حقوق کیفری بین المللی: تحولات پس از لمکین

عنوان فارسی مقاله:مفهوم نسل کشی در حقوق کیفری بین المللی: تحولات پس از لمکین

چکیده

این مقاله مروری بر مسائل حقوقی تاریخی و نوظهور است که به تفسیر جنایت بین‌المللی نسل‌کشی مربوط می‌شود. رافائل لمکین، کارشناس حقوقی لهستانی، مفهوم نسل کشی را در دوران اشغال اروپا توسط نازی‌ها تدوین کرد و سپس در کنوانسیون ۱۹۴۸ در مورد پیشگیری و مجازات جنایت نسل کشی گنجانده شد. این جلد به موضوعاتی می‌پردازد که هم با تعریف حقوق بین‌الملل موجود از نسل‌کشی و هم به دلیل تحولات احتمالی که تحت قوانین کیفری بین‌الملل به وجود می‌آیند، مطرح می‌شوند. نویسندگان بررسی می‌کنند که چگونه مفهوم نسل کشی ممکن است در زمینه‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرد، و ببینند که آیا تعریف کنوانسیون ۱۹۴۸ ممکن است نیاز به تجدید نظر داشته باشد، همچنین در پرتو ایده‌های اصلی که توسط لمکین بیان شده است. این کتاب بر موضوعات خاصی تمرکز دارد که به خواننده اجازه می‌دهد تا برخی از مشکلات مربوط به تعریف قانونی نسل کشی را در چارچوب تحولات تاریخی و اخیر درک کند. به عنوان کمکی ارزشمند به بحث در مورد اهمیت، معنا و کاربرد جنایت نسل‌کشی، خواندن این مقاله برای دانشجویان و دانشگاهیان شاغل در زمینه‌های تاریخ حقوقی، حقوق کیفری بین‌المللی، حقوق بشر، و مطالعات نسل‌کشی ضروری خواهد بود.

ادامه مطلب

راهنمای خرید:

لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

Title: The Concept of Genocide in International Criminal Law: Developments after Lemkin

Abstract

Humanitarian interventions have often been employed to promote the intervener’s political and economic interests. Given the issues around intervention’s morality, this article explores Michael Walzer’s humanitarian intervention theory in order to unravel the practical difficulties of legitimating humanitarian interventions in multisided conflicts. After exploring Walzer’s arguments as they relate to unilateral and multilateral interventions, this article explains why, according to the self-determination principle, intervening countries must share the victim’s cause. Later, the article uses the Syrian Civil War to exemplify the conundrum of crafting a legitimate humanitarian intervention in multisided conflicts where the victims are internally divided and have opposing political, economic, and/or religious views. This case study evidences how, in such contexts, humanitarian interventions simultaneously protect the population and promote the group that best represents the intervening state’s interests, thus turning internal conflicts into foreign proxy wars. Finally, the article argues that, despite Walzer’s proposal for a consistent theory of unilateral and multilateral humanitarian interventions, unilateral interventions should be replaced in multisided conflicts by multilateral interventions able to halt atrocities and provide a stable solution for internal conflicts.