عنوان فارسی مقاله:جامعه شناسی تکاملی عشق
چکیده
جامعه شناسان ازدواج و خانواده، به طور کلی عشق را یک پدیده زناشویی، رومانتیک و دگر جنس گرا میدانند. آنها عشق را از دیدگاه خرده نظام اجتماعی در نظر میگیرند و از دیدگاه روان شناسی آن را تعریف میکنند. عشق به ندرت یک مفهوم مرکزی و محوری در نظریه پردازی جامعه شناسی در نظر گرفته میشود. در این مقاله من به بررسی دیدگاههای جامعه شناسی کلان در خصوص عشق میپردازم که برای تفسیر تکاملی میتواند مناسب باشد. من اهمیت و پیامدهای مفهومی سازی عشق را به عنوان یک حقیقت اجتماعی از دیدگاه نظریه پردازان و شرایط بهبود دهنده تکامل اجتماعی فرهنگی و توسعه انسانی بررسی میکنم. دیدگاههای انسانی در خصوص عشق که توسط روان شناسان ارائه شده است با پیشرفتها و توسعههای اخیر در تئوری تکاملی از حیث اهمیت همکاری سازگار است. فرضیات سوروکین در خصوص قدرت عشق نیز همانند پیش بینی رفتارهای اصولی و سیستمی انجام شده توسط محققان اخیر بررسی بحث میشوند. عشق تجلی گر نزدیکی و صمیمت به عنوان عاملی در تسهیل تبادل و یادگیری اطلاعات میباشد. این ایده منجر به مفهومی میشود که بر اساس آن عشق یک مکانیسم تکاملی است. عشق میتواند مصداق و تجلی گر عامل همکاری و مشارکتی بحرانی مورد نیاز برای حل مسائل مورد نیاز رشد و باقی فردی و جمعی میباشد. این مسائل از نظر نوع و مقیاس جدید هستند. یک ارتباط بین عشق و ملزومات سیاسی جهانی، اقتصادی و فرهنگی عمومی وجود دارد. تشخیص و تحلیل این ارتباط میتواند موجب افزایش درک ما از جامعه معاصر در حال تکامل شود.