میگرن و روان رنجوری: مرور منابع

نوع فایل : word

تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش : 20

تعداد کلمات : 8500

مجله : behavioral sciences

انتشار : 2022

ترجمه متون داخل جداول : ترجمه شده است

درج جداول در فایل ترجمه : درج شده است

منابع داخل متن : به صورت فارسی درج شده است

کیفیت ترجمه : طلایی

:

تاریخ انتشار
25 جولای 2022
دسته بندی
تعداد بازدیدها
1434 بازدید
41,000 تومان

عنوان فارسی مقاله:میگرن و روان رنجوری: مرور منابع

 چکیده

  سردرد اولین علت مشاوره در مغز و اعصاب و یکی از شایع ترین دلایل مشاوره در پزشکی عمومی است. میگرن یکی از شایع ترین، شایع ترین و تأثیرگذارترین اختلالات سردرد اولیه ناتوان کننده از نظر اجتماعی و اقتصادی است. روان رنجورخویی را می توان به عنوان تمایلی برای رنج بردن از اضطراب و اختلالات عاطفی به طور کلی تصور کرد. روان رنجوری با اختلالات روانی و جسمی مختلفی (به عنوان مثال، درد مزمن، افسردگی)، از جمله میگرن مرتبط است. با هدف بررسی عمیق رابطه بین میگرن و روان رنجورخویی و کمک به درک این رابطه به منظور ارائه درمان بهتر برای بیماران میگرنی بر اساس یک رویکرد شخصی و جامع تر، یک بررسی محدوده با استفاده از PubMed، Scopus انجام شد. و پایگاه های داده Web of Science  به طور مستقل توسط دو محقق جستجو شد و به مجموعه نهایی ۱۸ مقاله رسید. عبارات جستجو عبارت بودند از: میگرن و روان رنجوری. به نظر می رسد روان رنجوری در بیماران میگرنی بسیار شایع است. یافته‌ها نشان می‌دهد که بیماران میگرنی با افسردگی و اضطراب، سطوح بالاتری از روان رنجوری را نشان می‌دهند. افسردگی با افزایش خطر تبدیل از میگرن اپیزودیک به مزمن همراه است در حالی که روان رنجوری ممکن است یک عامل میانجی باشد. روان رنجوری همچنین ممکن است یک عامل میانجی بین بدرفتاری دوران کودکی و میگرن باشد. بازنگری انجام شده تأیید می کند که: (۱) بیماران میگرنی معمولاً در مقایسه با بیماران غیر میگرنی و سردرد تنشی سطح بالاتری از روان رنجوری و آسیب پذیری در برابر عاطفه منفی دارند. (۲) روان رنجوری با میگرن همراه است. با این وجود، تحقیقات بیشتری برای روشن شدن تعدیل کننده های بالقوه این رابطه و نقش خود روان رنجوری در این بیماری مورد نیاز است. این دانش ممکن است به منظور ارتقای مدیریت بهتر احساسات منفی به عنوان بخشی از برنامه های مداخله در میگرن مفید باشد.

ادامه مطلب

راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

Title: Migraine and Neuroticism: A Scoping Review

Abstract

 Headache is the first cause of consultation in neurology, and one of the most frequent reasons for consultation in general medicine. Migraine is one of the most common, prevalent, and socioeconomically impactful disabling primary headache disorders. Neuroticism can be conceptualized as a disposition to suffer anxiety and emotional disorders in general. Neuroticism has been associated with various mental and physical disorders (e.g., chronic pain, depression), including migraine. With the aim to explore in depth the relationship between migraine and neuroticism, and contribute to the understanding of this relation in order to provide a better treatment for migraine patients based on a personalized and more comprehensive approach, a scoping review was performed using PubMed, Scopus, and Web of Science. Databases were searched independently by the two researchers, reaching a final set of 18 articles to be included. The search terms were: migraine and neuroticism. Neuroticism seems to be highly prevalent in migraine patients. Findings reveal that migraine patients with comorbid depression and anxiety showed higher levels of neuroticism. Depression has been associated with an increased risk of transformation from episodic to chronic migraine whereas neuroticism might be a mediator factor. Neuroticism also might be a mediator factor between childhood maltreatment and migraine. The revision conducted confirms that: (1) Migraine patients usually have a higher level of neuroticism and vulnerability to negative affect, compared to non-migraineurs and tension-type headache patients. (2) Neuroticism is associated with migraine. Nonetheless, more research is needed to clarify potential moderators of this relationship and the role of neuroticism itself in this disease. This knowledge might be useful in order to promote a better management of negative emotions as part of intervention programs in migraine.