تأثیر سوگیری‌های رفتاری و عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه بر ساختار سرمایه و قیمت سهام: تحلیل رگرسیون و مسیر برای شرکت‌های اندونزیایی پذیرفته شده در بورس دولتی

نوع فایل : word

تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش : 32

تعداد کلمات : 9700

مجله : Management Science Letters

انتشار : 2022

ترجمه متون داخل جداول : ترجمه شده است

درج جداول در فایل ترجمه : درج شده است

منابع داخل متن : به صورت فارسی درج شده است

کیفیت ترجمه : طلایی

فونت ترجمه : Bنازنین 12

تاریخ انتشار
24 دسامبر 2023
دسته بندی
تعداد بازدیدها
3811 بازدید
71,000 تومان

عنوان فارسی مقاله:تأثیر سوگیری‌های رفتاری و عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه بر ساختار سرمایه و قیمت سهام: تحلیل رگرسیون و مسیر برای شرکت‌های اندونزیایی پذیرفته شده در بورس دولتی

 چکیده

 رابطه بین ویژگی‌های رفتاری (اعم از معیارهای منطقی و غیرمنطقی) و عوامل تعیین‌کننده ساختار سرمایه به‌طور تجربی تأیید شده است. این مطالعه تأثیر ویژگی‌های رفتاری بیش اعتمادی و خوش‌بینی را بر تعیین ساختار سرمایه توسط مدیریت شرکت‌های اندونزیایی (Tbks) پذیرفته شده در IDX بررسی می‌کند. این از طریق یک ساختار مدل‌سازی فرضیه جامع که شامل عوامل تعیین‌کننده ساختار سرمایه (زمان‌بندی بازار، سودآوری، ملموس بودن، اندازه و تأثیرات آن‌ها بر قیمت سهام) است، از نظر آماری آزمایش می‌شود. رگرسیون پانل PLS و تحلیل مسیر بر روی داده‌های قیمت سهام و معیارهای مالی استخراج شده از صورت‌های مالی ۲۰۱۳-۲۰۲۰ ۵۵ ترابایتی از شاخص‌های سهام LQ -45 و Kompas -100 انجام شد. این مطالعه نشان داد که خوش‌بینی، زمان‌بندی بازار و بدهی تعدیل‌شده در زمان‌بندی بازار، تعیین‌کننده ساختار سرمایه برای Tbks نیستند، در حالی که اعتماد بیش‌ازحد و متغیرهای کنترل سودآوری شرکت، ملموس بودن دارایی شرکت و اندازه شرکت از نظر آماری به عنوان عوامل تعیین‌کننده ساختار سرمایه تأیید شدند. مشاهده می‌شود که بیش اعتمادی (به عنوان یک سوگیری رفتاری) تأثیر منفی معنی داری بر تعیین ساختار سرمایه مدیریت دارد، در حالی که خوش بینی تأثیر مثبت غیر معنی داری دارد. مدل‌های اهرمی کمتر تهاجمی اتخاذ شده توسط Tbks نمونه‌برداری شده ممکن است نشان‌دهنده این باشد که اجرای اصول خوب حاکمیت شرکتی در جلوگیری از تعیین ساختار سرمایه که توسط سوگیری‌های رفتاری یا گرایش‌های روان‌شناختی مدیریت تغییر می‌کند، نقش داشته است.

 

 

 

ادامه مطلب

راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

Title: Influence of behavioural biases and capital structure determinants on capital structure and share price: Regression and path analyses for Indonesian publicly listed firms 

Abstract

The relationship between behavioural characteristics (both rational and irrational measures) and capital structure determinants has been empirically validated. This study examines the influence of the behavioural traits of overconfidence and optimism on capital structure determinations by IDXlisted public Indonesian firms’ (Tbks) management. This is statistically tested via a comprehensive hypothesis modelling construct that includes empirically validated capital structure determinants (market timing, profitability, tangibility, size and their impacts on stock price). Panel regression PLS and path analysis were performed on stock price data and financial metrics extracted from the 2013–2020 financial statements of 55 Tbks from the LQ-45 and Kompas-100 stock indices. This study found that Optimism, Market Timing and Adjusted Debt on Market Timing are not determinants of capital structure for Tbks, while Overconfidence and the control variables Firm Profitability, Firm’s Asset Tangibility and Firm Size were statistically validated as capital structure determinants. Overconfidence (as a behavioural bias) is observed to have significant negative influence on management’s capital structure determinations, while Optimism has insignificant positive influence. The less aggressive leveraged models adopted by the sampled Tbks may indicate that implemented good principles of corporate governance have played a role in preventing capital structure determinations skewed by managements’ behavioural biases or psychological tendencies.