مفهوم دیون منفور در حقوق بین الملل

نوع فایل : word

تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش : 30

تعداد کلمات : 9900

مجله : UNCTAD

انتشار : 2007

ترجمه متون داخل جداول : ترجمه شده است

درج جداول در فایل ترجمه : درج شده است

منابع داخل متن : به صورت فارسی درج شده است

کیفیت ترجمه : طلایی

:

تاریخ انتشار
2 ژانویه 2022
دسته بندی
تعداد بازدیدها
1297 بازدید
70,000 تومان

عنوان فارسی مقاله:مفهوم دیون منفور در حقوق بین الملل

 چکیده

مفهوم “دیون منفور” مجموعه خاصی از ملاحظات عادلانه را که اغلب برای تعدیل یا قطع تعهدات دیون در شرایط گذار یا تغییرات سیاسی، بر اساس منفور بودن ادعایی رژیم قبلی و این تصور که دیون ایجاد شده به نفع مردم نبود یا برای سرکوب مردم استفاده شده استشامل می شود.. این مقاله با کاوش در زمینه های مفهوم «دیون منفور» در ساختارها و اصول حقوق بین الملل آغاز می شود. تعهد حقوق بین‌الملل برای بازپرداخت دیون هرگز به عنوان مطلق پذیرفته نشده است، و غالباً توسط طیف وسیعی از ملاحظات عادلانه محدود یا واجد شرایط بوده است، که برخی از آنها ممکن است تحت مفهوم “محرمانه” مجدداً گروه بندی شوند. این با این دیدگاه پذیرفته شده مطابقت دارد که عدالت بخشی از محتوای «اصول کلی حقوق ملل متمدن» را تشکیل می دهد، که یکی از منابع اساسی حقوق بین الملل تصریح شده در اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری است(مفهوم دیون منفور درحقوق بین الملل). در عین حال، بیشتر قراردادهای دیون بین دولت ها و طلبکاران خصوصی تحت قوانین خصوصی داخلی مشخص شده در قرارداد است. نظام‌های حقوقی این حوزه‌های قضایی ممکن است مفاهیمی مانند «دست‌های پاک» یا این تصور را داشته باشند که قراردادهای مرتبط با اهداف غیرقانونی نامعتبر هستند. این مفاهیم با عناصری از مفهوم “محرمانه” به عنوان مبنایی برای باطل کردن تعهدات دیون همپوشانی دارند. برای مثال، دادگاه‌های داوری سرمایه‌گذار/دولت، با در نظر گرفتن چنین ملاحظاتی در تعیین اینکه آیا انکار تعهدات قراردادی در قبال سرمایه‌گذار توسط دولت میزبان با قوانین بین‌المللی سازگار است، راحت بوده‌اند. این نشان می دهد که چنین مفاهیمی ممکن است در واقع بخشی از محتوای عدالت را به عنوان “یک اصل کلی حقوق ملل متمدن” تشکیل دهند، به ویژه اگر به طور گسترده در بین نظام های حقوقی مختلف مشترک باشد(مفهوم دیون منفور درحقوق بین الملل).

ادامه مطلب

راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

Title: The concept of odious debt in public international law

Abstract

The concept of “odious debt” regroups a particular set of equitable considerations that have often been raised to adjust or sever debt obligations in the context of political transitions, based on the purported odiousness of the previous regime and the notion that the debt it incurred did not benefit, or was used to repress, the people. This paper begins with an exploration of the grounds of the “odious debt” concept in basic international law structures and principles. The international law obligation to repay debt has never been accepted as absolute, and has been frequently limited or qualified by a range of equitable considerations, some of which may be regrouped under the concept of “odiousness.” This is consistent with the accepted view that equity constitutes part of the content of “the general principles of law of civilized nations”, one of the fundamental sources of international law stipulated in the Statute of the International Court of Justice. At the same time, most debt contracts between States and private creditors are governed by the domestic private law specified in the contract. The legal systems of these jurisdictions may well have concepts such as “clean hands” or the notion that contracts related to illegal purposes are invalid. These concepts overlap with elements of the notion of “odiousness” as a basis for invalidating debt obligations. Investor/state arbitration tribunals, for example, have been comfortable taking into account such considerations in determining whether repudiation of contractual obligations to an investor by the host State is consistent with international law. This suggests that such concepts may indeed form part of the content of equity as “a general principle of law of civilized nations”, especially if widely shared among different legal systems.